به گزارش مجله خبری نگار/ایران: متنی که طی چند روز گذشته از قول آقای میرحسین موسوی در فضای مجازی منتشر شده، بیش از آنکه به لحاظ سیاسی نشاندهنده تحرک جدیدی از جانب این طیف مهجور و منفور فتنه باشد یا حتی از زنده بودن آنان حکایت کند، نشانگر عصبانیت شدید و بیحد و مرز دستهای پشت پرده جریان فتنه از یک شکست بنبست راهبردی است.
این جریان سال ۸۸ و پس از پایان انتخابات ریاست جمهوری دهم، به بهانه تقلب، نتایج اعلام شده از سوی مراجع قانونی و نظارتی را نپذیرفت تا فتنه گستردهای در کشور به راه اندازد؛ فتنهای که چند ماه کشور را درگیر خود کرد، خسارات و هزینههای زیادی برای ایران در برداشت. البته آنگونه که مقام معظم رهبری فرمودهاند، ریشه این فتنهگری را نباید تنها در داخل کشور جستوجو کرد بلکه محور آن، برنامهریزانی بودند که در خارج از ایران فروپاشی نظام جمهوری اسلامی را دنبال میکردند.
در نهایت برخلاف تصور آنان، همه چیز نقش بر آب شد و یکسال بعد هم، با حصر اصحاب فتنه و محاکمه عناصری که در داخل کشور به عنوان اعضای مهم این جریان از آنان نام برده میشد، اوضاع آرام شد. هرچند عدم برخورد قانونی با سران فتنه سبب شد که آنان همچنان عامدانه اظهارنظر کرده و به فتنهانگیزی خود ادامه دهند. اما اوج تحرکات سران فتنه و روشن شدن اهداف واقعی آنها پس از حوادث سال ۸۹ در کشورهای عربی نمایان شد.
زمانی که در کشورهای غرب آسیا و شمال آفریقا انقلاب رخ داد، در حالی که سمت و سوی آن حرکتهای انقلابی، مقابله با استکبار و حکومتهای سرسپرده امریکا در منطقه بود، امریکاییها به دنبال راهبرد دیگری برای مقابله با این روند رفتند.
امریکاییها در برابر ضربهای که از مردم مصر، تونس، یمن، بحرین و... دریافت کردند تلاش نمودند تا کشورهای جریان مقاومت و ضد صهیونیستی منطقه را درگیر کنند.
هدف اول سوریه و سپس ایران بود. غربیها، ابتدا در سوریه موفق شدند با راه انداختن و بسیج کردن جریانهای تکفیری و تروریستی، تنش ایجاد کرده تا بخشهای قابل توجهی از این کشور به دست تروریستها بیفتد. در ادامه، برنامه این بود که این اتفاق در ایران هم رقم بخورد. پادوهای این راهبرد و کسانی که قرار بود بازیگران تبدیل کردن ایران به سوریه باشند همان عناصر فتنه ۸۸ بودند که در ماجرای ۲۵ بهمن سال ۸۹ با هدف سوریه کردن ایران وارد میدان شدند و آن اتفاقات تلخ را رقم زدند.
تصور جریان فتنه این بود که میتواند همان طغیان تروریستی در سوریه را به ایران تعمیم داده و کشور را گرفتار جنگ داخلی کند. رؤیای پلیدی که با هوشیاری مردم و قاطعیت نظام هرگز تعبیر نشد و در نطفه خفه شد.
عصبانیت اصحاب فتنه، اما زمانی بیشتر شد که فروپاشی سوریه که گام اول برنامهریزی استکبار برای اضمحلال کشورهای جبهه مقاومت بود، به واسطه شجاعت و شهامت عناصر و سرداران بزرگی همچون حاج قاسم سلیمانی و سردار حسین همدانی، با شکستی سنگین مواجه شد.
سرداران شجاع ایرانی نه تنها اجازه پیشرفت پروژه تجزیه و سقوط در سوریه را ندادند بلکه با اقدامات خود و کمکهای مستشاری که به دولت سوریه و ارتش این کشور دادند موجب بسیج مردمی در برابر تروریستها شدند به گونهای که به تدریج بخش عمده و اصلی خاک سوریه از لوث حضور تروریستها پاک شد.
به همین دلیل است امثال آقای موسوی در شرایط فعلی و در مطالبی که به اسم وی منتشر شده بیش از آنکه به مسائل مربوط به سال ۸۸ و انتخابات ریاست جمهوری اشاره نماید، خشم و عصبانیت خود را روی شهدای مقاومت و مدافع حرم خالی میکند. این عصبانیت کسانی است که خود را به امریکا فروختند و توهم و تصور باطلی از شرایط داشتند.
البته این حقد و کینهورزیها مثل گذشته به جایی نخواهد رسید و کسانی که در فتنه با پشت کردن به مردم و نظام به دامان استکبار و صهیونیسم غلتیدند با توهین به سرداران شهید مدافع حرم و جبهه مقاومت چیزی جز رسوایی بیشتر بر کارنامه خود نخواهند افزود.